آیتالله ابوالقاسم علیدوست در گفتوگوی :
نقد درون دینی در رسانهها از نظر شرع ناپسند است | عدهای با خاتمیت اسلام مشکل دارند
ویرایش عکس آذرماه 98
رئیس انجمن فقه و حقوق حوزه علمیه قم با بیان اینکه نقد نیاز به لوازم و حضور در مرکز علمی دارد، گفت : نقد درون دینی در یک نشریه یا یک رسانه که مخاطبانش عام هست، از نظر شرع، عقل و اصل احترام به باور مردم ناپسند است.
به گزارش راسخون به نقل از فارس، آیتالله ابوالقاسم علیدوست، عضو جامعه مدرسین و رئیس انجمن فقه و حقوق حوزه علمیه قم پیرو مصاحبه منتشر شده در روزنامه قانون درباره شهادت دادن دو زن در مقایسه با یک مرد و بازخورد آن در مجامع اجتماعی براساس فقه اسلام گفت: طرح چنین مباحثی توسط افراد سابقه دیرینه دارد، پیشتر هم برخی نشریات بحثهای متفاوتی درباره فقه ما و یکی از آیات قرآن کریم درباره شهادت دادن زن و مردم مطرح کرده بودند.
*نقد درون دینی و برون دینی
وی با اشاره به اینکه نگارش چنین مباحثی با رویکرد زیرسؤال بردن اندیشههای قرآن کریم گفت: گاهی کسی که این بحث را طرح میکند، یک نقد برون دینی دارد، یعنی فارغ از اینکه روایات و قرآن کریم و فقه چه میگوید، در پی فهم مسأله به صورت مستقل است، به گونهای که التزام خود را فهم قرآنی نمیگیرد، طبیعی است که در کشور ما نقد برون دینی در یک روزنامه یا رسانه عمومی تحمل نمیشود.
آیتالله علیدوست در ادامه افزود: اما عموم این اشکالات و انتقادات نقد درون دینی است؛ یعنی کسی که اشکال میگیرد، خود را پایبند به دین تلقی میکند، مسلمان حساب میشود و قرآن و روایات را میپذیرد، ولی بعضی از باورها را نقد میکند، نقد درون دینی مانند همین تفاوت شهادت دادن زن و مرد گاهی یک نقد عینی است؛ یعنی در یک جمع علمی محدود یک اندیشمندی این مسأله را نقد میکند، اسناد آن را ارائه میدهد و در اطراف این ادله بحث، گفتوگو و نقد در یک نهاد آکادمیک و روش علمی و مطابق هنجارها میکند، این اشکالی ندارد.
*نقد نیاز به لوازم و حضور در مرکز علمی دارد
وی با تأکید بر اینکه این قبیل نقدها باید از سوی نهادهایی چون حوزههای علمیه که نهاد صیانت از باورهای دینی است، پاسخ گفته شود و کسانی که نقد میکنند نیز لوازم خاص خود را داشته باشند، افزود: همین طور کسی که این نقد را میکند، باید مبانی در دستش باشد و اندیشههای دیگران را براساس هنجارهای شناخت شده ـ نه شعارگونه ـ نقد کند.
آیتالله علیدوست با بیان اینکه نقد درون دینی در یک نشریه یا یک رسانه که مخاطبانش عام هست، از نظر شرع و عقل و اصل احترام به باور مردم ناپسند است، توضیح داد: اینکه شما یک بحث علمی را که مبانی خاص خود را دارد، به یک روزنامه بکشانید، دقیقاً مانند یک مسأله پیچیده شیمی، فیزیک و ریاضی است که یک روزنامهنگار بخواهد برای عوام مطرح کند، اینجاست که گاهی در حسن نیت افراد تشکیک میشود و فضایی که آماده برای اظهار نظر شده، آرام آرام مسموم میشود، البته کسی در این رابطه سود نمیبرد.
*شهادت دادن امتیاز یا برخورداری نیست یک وظیفه است
این استاد عالی حوزه علمیه قم در ارتباط با موضوع شهادت دادن زن و مرد توضیح داد: در اسلام برخی موارد موجود است که شهادت مرد قبول است و شهادت زن قبول نیست، برعکس گاهی شهادت زنان قبول است و برای مردان قبول نیست، مواردی هم هست که شهادت هر دو قبول است، منتها آنچه مسلم است شهادت یک برخورداری و امتیاز نیست، اینکه شما وظیفهتان باشد که به دادگاه بیایید، یک امتیاز حساب نمیشود، پس اگر گفته شود که فلان صنف یا قشر شهادتش مورد قبول نیست، نباید گفت از یک حق محروم شده، بلکه از یک وظیفه معاف شده است.
وی در خصوص آیه 282 سوره بقره که در آنجا شهادت دو زن را در برابر یک مرد دانسته است، توضیح داد: شارع مقدس وظیفهای از دوش زنان برداشته و وقتی یک نویسنده به این مسأله توجه نمیکند، فکر میکند این یک امتیاز است، حال اگر به یک نفر گفته شود که شما وظیفه نداری شهادت دهی یا باید شهادتت در کنار دیگری باشد، نباید فکر کند از یک حق محروم شده، بلکه از یک وظیفه محروم شده است، بنابراین حتی ممکن است ما مصالح و مفاسد آن را متوجه نشویم، برای کسی که ادعا میکند که نقدش درون دینی است چه معنا دارد که یک آیه را زیر سؤال ببرد؟
آیتالله علیدوست خاطرنشان کرد: جریانی است که چند دهه روی این موضوع مانور میدهد که آیات قرآن را به لحاظ زمانی طبقهبندی کنند، مثلاً میگوید این آیه برای فلان زمان یا مکان، مکه یا مدینه و برای دوران گذشته است، در صورتی که اسلام یک دین جهانی و جامع است، بنابراین نباید مربوط به زمان خاصی بدانیم، این با حاکمیت دین و قرآن منافات دارد، این گفتمان، فرهنگ و شبهه که آیات مربوط به زمانهای گذشته است، نشان از مشکل داشتن این افراد با خاتمیت دین دارد.
وی در پایان یادآور شد: اینکه مطرح میشود شهادت یک خانم دکتر یا دندانپزشک در برابر کارگر چرا باید کمتر باشد، باید گفت که شهادت خیلی مواقع موضوعیت ندارد؛ یعنی اگر شهادت یک خانم پزشک طریقی شد برای اطمینان یک قاضی که در پرونده رسیدگی کند، این به لحاظ قانونی معتبر است و بر عکس اگر قاضی احساس کرد، این کارگر گول خورده باز هم شهادتش معتبر نیست، ممکن است شهادت یک خانم باعث علم یک قاضی شود، ولی شهادت ده کارگر بیتأثیر باشد، بیان این گونه مسائل صرفاً یک طغیان قلم است که باید مدنظر قرار گیرد.
/2759/
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}